|
صبح امروز هنرمند با استعداد کشورمون مرتضی پاشایی بعلت بیماری سرطان درگذشت
این مصیبت رو به خانواده محترم ایشان، جامعه هنری و شما عزیزان تسلیت عرض می نماییم
روحش شاد یادش همیشه گرامی …
بهمراه آهنگ و ویدیوی یک هست
مرتضی پاشایی مدتها با بیماری سرطان دست و پنجه نرم میکرد که با تشدید بیماری از روز جمعه 16 آبان ماه در بخش ICU بیمارستان بهمن بستری شده بود، ساعاتی قبل در گذشت.
مرتضی پاشایی (متولد 1363/5/20) خواننده، نوازنده، آهنگساز پاپ فارسی است. او دانشجوی رشته گرافیک بوده و از کودکی به موسیقی علاقه داشته است. موسیقی را از سن چهارده سالگی با نواختن گیتار آغاز کرد.
پاشایی اخیرا با وجود بیماری ترانه «نگران منی» را برای برنامه ماه عسل به تهیهکنندگی و اجرای احسان علیخانی اجرا کرده بود که بسیار مورد توجه مردم قرار گرفت.
پاشایی در طی روزهای گذشته روند بهبود را طی میکرد و حتی به بخش منتقل شده بود اما به یکباره حال وی وخیم شد و حدود ساعت 10:30 امروز (جمعه 23 آبان) در بیمارستان بهمن درگذشت و هماکنون نیز پیکر وی به سردخانه منتقل شده است و مسولان این بیمارستان از هواداران این خواننده جوان درخواست کردهاند تا در مقابل بیمارستان بهمن تجمع نکنند. براساس این گزارش، مراسم تشییع پیکر «مرتضی پاشایی» صبح روز یکشنبه 25 آبان ماه از مقابل تالار وحدت به سمت قطعه هنرمندان برگزار خواهد شد.
تلگرام دنبال کنید
تبلیغات متنی شما در اینجا
مرکز مشاوره کنکور صد rezaasghari.irتبلیغات متنی شما در اینجا
مرکز مشاوره کنکور صد rezaasghari.irتبلیغات متنی شما در اینجا
مرکز مشاوره کنکور صد rezaasghari.irتبلیغات متنی شما در اینجا
مرکز مشاوره کنکور صد rezaasghari.irتبلیغات متنی شما در اینجا
مرکز مشاوره کنکور صد rezaasghari.ir
وبلاگ قشنگی داری
سعی میکنم هر روز بهت سر بزنم
لطفا به این سایت ک برات فرستادم سر بزن
توش ثبت نام کن
سایت خوبیه
بازم ممنون
توسط : be*to*che در ساعت : 20:42و تاریخ : 1393/09/15
يكي هست
يكي هست تو قلبم كه هر شب واسه اون مي نويسم
اون خوابه
نمیخوام
بدونه
واسه اونه که قلب من اینهمه بیتابه
یه کاغذ
یه خودکار
دوباره شده همدم این دل دیونه
یه نامه
که خیسه
پر از اشک و باز کسی اون و نمیخونه
یه روز همین جا توی اتاقم
یدفعه گفت داره میره
چیزی نگفتم اخه نخواستم دلشو غصه بگیره
گریه میکردم درو که می بست
میدونستم که میمیرم
اون عزیزم بود نمی تونستم جلوی راشو بگیرم
می ترسم
یه روزی
برسه که اونو نبینم بمیرم تنها
خدایا
کمک کن نمیخوام بدونه دارم جون میکنم اینجا
سکوت
اتاقو
داره میشکنه تیک تاک ساعت رو دیوار
دوباره نمیخواد بشه باور من که دیگه نمی یاد انگار
یه روز همین جا توی اتاقم
یدفعه گفت داره میره
چیزی نگفتم اخه نخواستم دلشو غصه بگیره
گریه میکردم درو که می بست
میدونستم که میمیرم
اون عزیزم بود نمی تونستم جلوی راشو بگیرم
يكي هست تو قلبم كه هر شب واسه اون مي نويسم
اون خوابه
نمیخوام
بدونه
واسه اونه که قلب من اینهمه بیتابه
یه کاغذ
یه خودکار
دوباره شده همدم این دل دیونه
یه نامه
که خیسه
پر از اشک و باز کسی اون و نمیخونه
توسط : reza در ساعت : 15:23و تاریخ : 1393/08/23